اثرگذاری درآمد سرانه بر شادی مردم

اثرگذاری درآمد سرانه بر شادی مردم

به‌تدریج که تحقیقات زیادی روی شادی و رابطه‌اش با اقتصاد انجام شد، این پدیده جایگاه مناسبی در تحلیل‌های رفاهی بین اقتصاددانان پیدا کرد.

اگر شادی یکی از ویژگی‌های جامعه خوب باشد و توسعه یک جنبش تدریجی برای رسیدن به جامعه خوب در نظر گرفته شود، شادی می‌تواند یکی از اهداف سیاست‌های توسعه باشد. در حوزه اقتصاد شادی، تمرکز مطالعات روی تحلیل اثرگذاری عوامل مختلف اقتصادی بر شادی است اما تاکنون مطالعه‌ای به بررسی تأثیر متغیرهای اقتصادی روی شادی با الگوی علمی رگرسیون آستانه‌ای پانل در ایران نپرداخته است. بنابراین عبدالعلی منصف، مژگان معلمی، جهانگیر بیابانی، مهدی نجاتی و جواد طاهری‌زاده اناری‌پور در تحقیقی که نتایج آن با عنوان «بررسی عوامل اقتصادی مؤثر بر شادی در کشورهای منتخب: رهیافت رگرسیون آستانه‌ای پانل» در آخرین شماره فصلنامه «پژوهش‌های رشد و توسعه اقتصادی» منتشر شده، برای صد کشور در بازه 2005 تا 2016، در سه سناریو اثر هشت متغیر را روی شادی بررسی کرده‌اند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که رابطه شادی با نابرابری درآمد، تورم و بیکاری منفی و رابطه شادی با درآمد سرانه، سلامت، مصرف، مخارج دولتی و آزادی اقتصادی مثبت است.

از زمان ارسطو جست‌ وجوی شادی انسان‌ها برای فیلسوفان جذاب بوده و بعد از آن، اقتصاد دانانی نظیر جرمی بنتام و جان استوارت میل و آدام اسمیت نیز بر اهمیت شادی تاکید داشته‌اند. بنتام به‌عنوان نماینده مکتب اصالت فایده اعتقاد داشت در هر لحظه باید در بین انواع امکانات چیزی را برگزید که به افراد بیشتری لذت برساند. بسیاری از اقتصاددانان نئوکلاسیک در گذشته برای اندازه‌گیری رفاه فردی توجه خود را معطوف به ثروت، دارایی، مصرف و پول می‌کردند ولی امروزه مفهومی به نام شادی در مقاسه با مفاهیم رفاه مادی جایگاه مناسبی در تحلیل‌های رفاهی بین اقتصاددانان پیدا کرده است. شادی علاوه بر اینکه پدیده‌ای روان‌شناختی و اجتماعی است، یک پدیده مادی نیز هست که باید آن را از دیدگاه مادی بررسی و تحلیل کرد.

در سال‌های اخیر یکی از جذاب‌ترین شاخص‌هایی که در اقتصاد معرفی شده شاخص شادی است. استرلین اولین کسی در آمریکا بود که متوجه شد گرچه در داده‌های مقطع زمانی، افراد ثروتمندتر شادتر هستند اما در یک سری زمانی، رشد اقتصادی همراه با افزایش کلی شادی نیست. این ناسازگاری تحت عنوان پارادوکس استرلین شناخته شده است. تحقیقت روی سلامت ذهنی نیز که اغلب با نام تحقیقات شادی به آن رجوع می‌شود، هم در حوزه سیاست و هم در حوزه دانشگاهی، در حال شتاب گرفتن است و داده‌های جهانی سلامت ذهن به‌طور فزاینده‌ای در هر دو سطح تحلیل اقتصادی خرد و کلان، در حال استفاده هستند.

اقتصاددانان زیادی به ارزیابی چگونگی تاثیرگذاری عوامل اقتصادی نظیر درآمد،‌ ثروت و اشتغال و نیز عوامل غیراقتصادی از جمله ویژگی‌های شخصیتی و عوامل اجتماعی و جمعیت‌شناختی روی شادی افراد پرداخته‌اند. تحقیقات اقتصاد شادی نشان می‌دهد که افراد شادتر می‌توانند بهره‌ورتر و نوآورتر باشند که کارشان منجر به سودآوری بیشتر و رشد اقتصادی می‌شود. بنابراین تلاش برای اندازه‌گیری شادی و طراحی سیاست‌ها برای بهبود شادی با توجه به عوامل مؤثر بر آن،‌ ضروری به نظر می‌رسد. در اکثر مطالعات انجام‌شده تاکنون تأثیر متغیرها بر شادی به‌صورت خطی مورد بررسی قرار گرفته و تنها اندک مطالعاتی رابطه غیرخطی برخی از متغیرها را روی شادی تحلیل کرده‌اند که از این دسته مطالعات نیز تعداد انگشت‌شماری به بررسی تأثیر آستانه‌ای پرداخته‌اند. نکته قابل‌توجه این است که تاکنون هیچ مطالعه‌ای به بررسی روند تاثیرگذاری یک متغیر روی شادی توام با در نظر گرفتن تغییرات یک متغیر دیگر نپرداخته است و این مسئله اصلی پژوهش حاضر است.

داده‌های مورد بررسی این پژوهش با در نظر گرفتن محدودیت‌های متعددی نظیر نبود دسترسی به داده‌های شادی بسیاری از کشورها و نیز نبود دسترسی به داده‌های برخی از متغیرهای این پژوهش در برخی کشورها در دوره مورد بررسی جمع‌آوری شد. متغیرهای مورد بررسی عبارتند از متغیر شادی به‌عنوان متغیر وابسته و هشت متغیر مؤثر بر شاید به‌عنوان متغیر توضیحی و در نهایت، تعداد صد کشور در دوره زمانی 2005 تا 2016 برای انجام تحلیل‌ها. به‌طور کلی، ملاک اصلی انتخاب کشورها و دوره زمانی این پژوهش، در دسترس بودن اطلاعات بوده است. بانک جهانی کشورها را بر اساس میزان درآمد به سه دسته کلی تقسیم کرده است که عبارتند از کشورهای با درآمد بالا، کشورهای با درآمد متوسط و کشورهای با درآمد پایین. از تعداد 100 کشور مورد بررسی این تحقیق، تعداد 37 کشور با درآمد بالا، 52 کشور با درآمد متوسط و 11 کشور با درآمد پایین بوده‌اند.

باید تاکید کرد که به‌طور کلی مطالعات گذشته در حوزه اقتصاد شادی در دو سطح خرد و کلان و در دو سطح دیگر درون‌کشوری و بین‌کشوری قابل تفکیک است. در سطح خرد، عمده مطالعات تلاش کرده‌اند رابطه بین متغیرهای مؤثر بر شادی مثل متغیرهای جمعیت‌شناختی و متغیرهای فرهنگی و مذهبی را آزمون کنند. در سطح کلان نیز مطالعات تأثیر متغیرهایی همچون بیکاری و درآمد و رشد اقتصادی و متغیرهای نهادی مثل آزادی اقتصادی و آزادی سیاسی و اندازه دولت را مورد آزمون قرار داده‌اند.

به‌تدریج که تحقیقات زیادی روی شادی و رابطه‌اش با اقتصاد انجام شد، این پدیده جایگاه مناسبی در تحلیل‌های رفاهی بین اقتصاددانان پیدا کرد. شادی علاوه بر اینکه پدیده‌ای روان‌شناختی و اجتماعی است، یک پدیده مادی هم هست که باید آن را از دیدگاه مادی بررسی و تحلیل کرد. در این میان باید به این نکته هم اشاره کرد که شادی بر اساس نظرسنجی از افراد سنجیده می‌شود.

عوامل متعدد اقتصادی و غیراقتصادی بر شادی افراد تأثیر دارند. مطالعات زیادی در حوزه اقتصاد شادی تأثیر شاخص‌های خرد و کلان اقتصادی و نهادی را بر شادی بررسی کرده‌اند که در این میان، شمار تحقیقات روی ارتباط بین درآمد و شادی بیشتر است. در مطالعات انجام‌شده تاکنون بررسی رابطه بیان شادی و تعیین‌کننده‌های شادی با استفاده از مدل‌های رگرسیونی خطی و غیرخطی صورت گرفته و استفاده از الگوهای رگرسیون آستانه‌ای در هیچ مطالعه شادی با تعداد متغیرها و کشور و دوره زمانی پژوهش حاضر به چشم نمی‌خورد.

کشف و تحلیل رابطه برخی از عوامل اقتصادی و نهادی روی شادی با توجه ویژه به یک عامل تاثیرگذار دیگر مسئله مهمی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. بررسی رابطه بین مخارج مصرف خانوار و شادی با توجه به درآمد سرانه، بررسی رابطه بین درآمد سرانه و شادی با توجه به نابرابری درآمد و در نهایت، بررسی رابطه بین آزادی اقتصادی به‌عنوان یک عامل نهادی و شادی با درنظرگرفتن تغییرات درآمد سرانه از اهداف اصلی پژوهش حاضر بوده است.

در این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر شادی در سه سناریوی مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. سناریوی اول به بررسی میزان اثرگذاری مصرف روی شادی با توجه به تغییرات درآمد سرانه می‌پردازد. در سناریوی دوم، بررسی اثرگذاری درآمد سرانه روی شادی با توجه به تغییرات نابرابری درآمد مورد ارزیابی قرار گرفته و در سناریوی سوم نیز به بررسی اثرگذاری شاخص آزادی اقتصادی روی شادی با توجه به تغییرات درآمد سرانه اشاره شده است.

 دستاوردهای پژوهش: سه سناریوی تأثیر بر شادی

بر طبق نتایج سناریوی اول، مخارج مصرفی خانوار روی شادی اثر مثبت دارد که میزان این اثرگذاری به اندازه درآمد سرانه بستگی دارد و با توجه به حصول یک حد آستانه برای متغیر درآمد سرانه، مخارج مصرف خانوار طبق داده‌های این پژوهش با دو رژیم متفاوت روی شادی اثر می‌گذارد. در قبل از حد آستانه (یعنی در رژیم اول)، با افزایش درآمد سرانه، مخارج مصرفی باعث افزایش شادی می‌شود و اما هنگامی که درآمد سرانه به یک مقدار مشخص می‌رسد، تأثیر مخارج مصرفی روی شادی بیشتر از حالت قبل از حد آستانه است و بنابراین شادی را بیشتر از قبل افزایش می‌دهد. بنابراین افزایش مخارج مصرفی در کشورهای با درآمد سرانه بالاتر شادی را بیشتر از کشورهای با درآمد سرانه پایین‌تر افزایش می‌دهد.

سناریوی دوم به ارزیابی اثرگذاری درآمد سرانه روی شادی مشروط به نابرابری درآمد پرداخته است. در رژیم اول، درآمد سرانه تا مقدار آستانه‌ای نابرابری درآمد باعث افزایش شادی می‌شود ولی با فراتر رفتن مقدار نابرابری درآمد از مقدار مشخص آستانه‌ای،‌ درآمد سرانه تأثیر کمتری بر شادی دارد و شادی را کمتر از قبل افزایش می‌دهد. بنابراین در کشورهایی با نابرابری درآمدی بالاتر، افزایش درآمد سرانه تاثیرگذاری کمتری روی افزایش شادی این کشورها خواهد داشت.

در سناریوی سوم،‌ اثرگذاری آزادی اقتصادی روی شادی مشروط به درآمد سرانه شد. افزایش آزادی اقتصادی موجب افزایش شادی می‌شود و این افزایش با بالارفتن درآمد سرانه، فزونی نیز می‌گیرد که اندازه آن نیز قابل‌توجه است.

با توجه به اثرات قابل‌توجه افزایش شادی در ارتقای سطح رشد پایدار اقتصادی و اجتماعی کشورها، امروزه در اکثر کشورهای جهان با استناد به گزارش شادی جهانی، تلاش برای افزایش شادی و سلامت ذهنی افراد در زمره اهداف اساسی مطرح است. از این رو، برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها باید در جهت تقویت عوامل ارتقادهنده شادی و تضعیف عوامل کاهنده شادی باشد. با توجه به نتایج این پژوهش در سناریوی اول و سوم، درآمد سرانه علاوه بر تأثیر مثبت خود روی شادی، باعث شدت‌گرفتن تأثیر مثبت مصرف و آزادی اقتصادی روی شادی نیز می‌شود. بنابراین تدوین سیاست‌هایی در راستای افزایش درآمد سرانه می‌تواند گام مهمی به‌سوی افزایش شادی در کشور باشد. همچنین طبق نتایج سناریوی دوم، به نابرابری درآمد علاوه بر اینکه خود عاملی برای کاهش شادی است، باعث کاهش تأثیر درآمد سرانه روی شادی نیز می‌شود و به همین جهت، تدوین راهکارهایی برای کاهش نابرابری درآمدی در کشور می‌تواند عامل مهمی برای افزایش شاید باشد.

 مسئله تحقیق: بررسی رابطه بین مخارج مصرف خانوار و شادی با توجه به درآمد سرانه، بررسی رابطه بین درآمد سرانه و شادی با توجه به نابرابری درآمد و در نهایت، بررسی رابطه بین آزادی اقتصادی به‌عنوان یک عامل نهادی و شادی با درنظرگرفتن تغییرات درآمد سرانه از اهداف اصلی پژوهش حاضر بوده است.//اتاق بازرگانی تهران

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا